کاش میشد گاهی ذهنم را خاموش میکردم و طبق خواستههای دلم پیش میرفتم! هر چه میکشم از همین احساسات شدیدم میکشم، کاش منم مثل تو کمی به حرف منطقم گوش میدادم! از اینکه در چشم دیگران یک انسان سرد و منطقی به نظر میرسم خسته شدم، کاش کمی منعطفتر رفتار کنم!
اینها حرفهایی هستند که ممکن است از زبان افراد مختلف با دو تیپ شخصیتی منطقی و احساسی بشنوید. اگر کمی در صحبتها و درد و دل افراد دقیق شوید، متوجه احساس نارضایتی در هر دو آنها خواهید شد. در واقع تفاوت احساس و منطق اینجا مشخص میشود. معمولاً افراد منطقی از فکر کردن و منطقی رفتار کردن بیش از حد خود و افراد احساسی از گوش دادن زیاد به قلب و احساسشان خسته هستند. البته این احساس نارضایتی ممکن است نسبت به اطرافیان هم باشد. مثلاً فردی با یک روحیه منطقی ممکن است نسبت به تصمیمات احساسی فرزندش شکایت کند. یا زنی احساساتی ممکن است از رفتارهای منطقی همسرش به ستوه بیاید. پس فکر میکنید چطور میتوانیم روحی آرام داشته باشیم و احساس رضایتی دلچسب را در درون خود تجربه کنیم؟ بله، درست حدس زدید، “تعادل”.
کلید حل این مشکل در حفظ تعادل بین احساس و منطق است. تعادلی که با آگاهی از مفهوم هوش هیجانی (EQ) به دست آمده و نیاز به تمرین و آگاهی بسیاری دارد. حال چرا و چگونهاش موضوعی قابل بحث و البته جذاب است که در ادامه این مقاله به آن خواهیم پرداخت. پس از مطالعه مقاله نیز میتوانید در “دوره آموزش هوش هیجانی” سرکار خانم مریم مبارکی شرکت کرده و تمرین خود برای برقراری تعادل بین عقل و احساس را شروع کنید.
ویژگی افراد منطقی و احساسی
بگذارید صحبت درباره تفاوت احساس و منطق را با بررسی ویژگیهای افراد فکری و احساساتی شروع کنیم. اگر دقت کرده باشید زمانی که از فردی درباره مدل شخصیتی او سؤال میشود، معمولاً اولین ویژگیهایی که فرد به آن اشاره میکند شامل احساساتی بودن یا منطقی بودن خود است. ویژگی که بر خلاف بسیاری از خصوصیات فردی افراد، تشخیص آن چندان دشوار نیست. عموماً خودمان میدانیم که در دسته افراد منطقی قرار میگیریم یا احساسی؟! ویژگیهای زیر را بخوانید و بعد در ذهنتان کنکاش کنید! چقدر از این ویژگیها را درون خود داشته و چه احساسی بابت آنها دارید؟
شرکت در دوره “خودشناسی” سرکار خانم مریم مبارکی نیز میتواند به شما کمک کند تا بر شخصیت خود تسلط بیشتری داشته و در نهایت عملکرد بهتری در بهبود آن داشته باشید.
افراد منطقی
برای بررسی تفاوت احساس و منطق قرار است ابتدا ویژگی افراد منطقی را بررسی کنیم. افراد منطقی بر اساس دادهها، مستندات و افکار منطقی خود تصمیم میگیرند. آنها چیزی که میبینند یا نسبت به آن مطمئن هستند را باور کرده و نسبت به احتمالات و اما اگرهای روزمره تمایلی ندارند. فردی با این ویژگیها ممکن است در مواجهه با افراد بیمنطق عصبی شده و توانایی تحمل آنها را نداشته باشد. افراد منطقی کمتر در فکر و خیالهای درونی خود غرق شده و صدای ذهن آرامتری دارند. آنها به مشاهدات بیرونی، استدلالها، نتیجهگیریهای ثابت شده و رویدادهای حقیقی علاقه بیشتری نشان میدهند. از دیگر خصوصیات افراد منطقی یا فکری میتوان به موارد زیر هم اشاره کرد:
- برای مفاهیمی مثل “انصاف”، “عدالت”، “نظم” و “منطق” ارزش زیادی قائلاند.
- راحتتر “نه” میگویند و توانایی مخالفت با جمع را دارند.
- ممکن است در نگاههای اول به عنوان فردی “سرد” و “غیرصمیمی” به نظر بیایند.
- برای “حقیقت” ارزش بیشتری قائلاند تا “ادب”.
- عموماً افراد رکی هستند.
- معمولاً در دلداری دادن افراد دیگر عملکرد خوبی ندارند.
- ممکن است کمتر به احساسات و احوال آدمهای اطراف خود توجه نشان دهند.
- حساب کتاب امور را در دست داشته و زیاد اهل ولخرجی کردن نیستند.
- در تحلیل دادهها عملکرد خوبی دارند.
- انتقادپذیری خوبی داشته و در انتقادکردن از دیگران هم کوتاهی نمیکنند.
- به قوانین و ضوابط توجه زیادی نشان میدهند.
- در ابراز احساسات به دیگران ضعیف عمل میکنند.
افراد احساسی
تفاوت احساس و منطق را زمانی درست درک میکنید که همزمان با یک فرد احساساتی و و یک فرد منطقی معاشرت کرده باشید. افراد احساسی عموماً بر اساس احساسات، عواطف و میل قلبی خود تصمیم میگیرند. آنها کاری را انجام میدهند که دلشان میخواهد. البته نه به معنای لجبازی و خودسری! بلکه به این معنا که به نتیجه امور و استدلالهای موجود توجهی نداشته و بر پایه قلب و احساسشان پیش میروند.
افراد احساسی معمولاً مکالمات درونی زیادی با خود دارند، طوری که گاهی ممکن است در این صدا غرق شده و به شکل عجیبی از محیط بیرونی فاصله بگیرند. آنها در کنترل احساسات در روابط ضعیف هستند و واکنشهای سریع و غیرارادی از خود نشان میدهند. افراد احساسی با کوچکترین زیباییها مثل صدای پرنده، لبخند یک کودک، یک فیلم خوب و … خوشحال شده و احساس لذت میکنند. از مهمترین خصوصیات این افراد میتوان به چند مورد زیر اشاره کرد:
- معمولاً به رشتههای هنری علاقه بیشتری از خود نشان میدهند.
- قدرت تخیل بالایی دارند.
- معمولاً افراد خلاقی هستند.
- تمایل زیادی به راضی نگهداشتن دیگران و محبوب بودن در یک جمع دارند.
- در تشکر و قدردانی از دیگران کم نمیگذارند.
- “نه” گفتن به دیگران برای آنها شبیه به شکستن شاخ غول است.
- معمولاً افراد خوشمشربی هستند و با دیگران رفتاری صمیمانه از خود نشان میدهند.
- تمایل زیادی به انتقاد کردن از دیگران ندارند.
- خیلی زود رنج هستند و خیلی زود به گریه میافتند.
- انتقاد دیگران از خود را شخصیسازی کرده و از نظرات منفی دیگران به شدت دلخور میشوند.
- قدرت همدلی بالایی دارند و دیگران را خیلی خوب دلداری میدهند.
- معمولاً گوش شنوای خوبی برای شنیدن حرفهای دوستان خود دارند.
- برای احساسات و عواطف دیگران ارزش زیادی قائلاند و دائماً سعی در خوشحال کردن آنها دارند.
- در پسانداز کردن عملکرد خوبی ندارند و خریدهای ناگهانی و احساسی زیادی انجام میدهند.
تعادل بین منطق و احساس
خاطرتان هست ابتدای مقاله چه گفتیم؟ در همان ابتدا برقراری تعادل بین احساس و منطق را به عنوان بهترین راه برای داشتن شخصیتی ایدهآل معرفی کردیم. شما زمانی میتوانید خوشحالی عمیق و موفقیت در امور را به طور همزمان تجربه کنید که بین احساس و منطق خود تعادلی معقول برقرار کرده باشید. بگذارید با یک مثال شما را متوجه اهمیت این برقراری تعادل کنیم.
فرض کنید شما به عنوان فردی جویای کار با یک محیط کاری و پوزیشن شغلی جدید روبهرو میشوید. شغل پیشنهاد شده به شما نیز از نظر موقعیت، محل جغرافیایی و میزان حقوق در شرایط ایدهآلی قرار دارد. حال اگر قرار باشد مثل یک فرد منطقی با عقل و منطق خود تصمیم بگیرید، قاعدتاً باید پاسختان به آن پوزیشن کاری مثبت باشد. اما احساسات شما چه؟ اگر آن کار در زمینه مورد علاقه شما نباشد چه؟ آن وقت مجبورید روزهای عمر خود را مشغول انجام کاری شوید که نسبت به آن هیچ علاقهای ندارید! بله، ممکن است موفقیتهای شغلی زیادی به دست آورید؛ اما از ته دل احساس خوشحالی و رضایتی عمیق نخواهید داشت.
تفاوت احساس و منطق با یک مرز خیلی باریک مشخص میشود. شما برای اینکه در کار و زندگی خود موفق بوده و انسان خوشحالی باشید، باید این مرز باریک را تشخیص داده و دقیقا روی آن راه بروید. تشخیص این مرز در مواقع بحرانی و در زمانهای تصمیمگیری سختتر میشود؛ اما غیرممکن نیست. فقط باید تمرین کنید.
تیپ شخصیتی منطقی و احساسی
در شخصیتشناسی MBTI افراد مختلف بر اساس نوع تصمیمگیری خود به دو دسته منطقی و احساسی تقسیم میشوند. اگر درباره شخصیتشناسی MBT اطلاعاتی ندارید، با شرکت در دورههای سرکار خانم مریم مبارکی میتوانید تست شخصیتشناسی خود را تحلیل کرده و با تیپ شخصیتی خود آشنا شوید.
تصمیمگیری با توجه به علائم یا احساسات؟
افرادی با تیپ شخصیتی منطقی هنگام تصمیمگیری به علائم و مدارک توجه میکنند. برای مثال یک مادر منطقی زمانی به اعتیاد فرزند خود شک میکند که دلیل و مدرکی برای آن وجود داشته باشد. اما یک مادر احساساتی ممکن است حتی با تغییر لحن یا رفتار فرزند خود نیز به او مشکوک شود.
عینک خوشبینی و توجه به درستیها یا عینک بدبینی و توجه به اشتباهات؟
افرادی با تیپ شخصیتی منطقی در مواقع بحران بیشتر به نادرستیها و اشتباهات توجه میکنند. در صورتی که افراد احساساتی در چنین شرایطی عینک خوشبینی زده و سعی دارند تا با توجه به درستیها و زیباییها، بحران به وجود آمده را رد کنند.
طبیعت نزاع یا فرار از بحث و درگیری؟
افرادی که دارای تیپ شخصیتی منطقی هستند، درگیریها و چالشهای ایجاد شده را مشکلاتی برای حل شدن میدانند. آنها سعی دارند تا درگیری به وجود آمده را حل کنند. در صورتی که افراد احساساتی از مشکلات فرار کرده و آنها را مصیبتهایی میدانند که قابل حل نیستند. این افراد ترس و نگرانی بابت درگیری موجود را درون خود حفظ میکنند؛ اما در محیط بیرونی از آن میگریزند.
تلاش برای حل یا فکر کردن به چرایی آن؟
منطقیها معمولاً افرادی هستند که برای حل یک موضوع تلاش میکنند. آنها ریشه مشکل ایجاد شده را پیدا کرده و مسیر بهبود آن را دنبال میکنند. در حالی که افرادی با تیپ شخصیتی احساسی بیشتر از تلاش، فکر میکنند. آنها در افکار خود غرق شده و دائم به این میاندیشند که چرا این مشکل برای من پیش آمده؟
در نهایت…
یک رابطه عاطفی سالم و یا هر نوع رابطه ای زمانی ایجاد میشود که طرفین بتوانند بین احساسات و منطق خود تعادلی درست ایجاد کنند. درک درست از تفاوت احساس و منطق و ایجاد تعادل بین این دو مولفه به ما کمک میکند تا در بحرانهای زندگی عملکرد بهتری داشته و در زندگی عاطفی، تحصیلی، شغلی و اجتماعی خود نیز فرد موفقتری باشیم. خوشحالی و رضایت واقعی را زمانی تجربه خواهیم کرد که تصمیمات احساسی خود را با مستندات و علائم موجود ادغام کنیم. شما چه فکر میکنید؟ آیا تا کنون توانستهاید مرز بین احساس و منطق را تشخیص داده و روی لبه آن راه بروید؟