مطالعه کنید:

تغییر احساسات ناخوشایند

روش های تغییر احساسات ناخوشایند

آیا تا به حال برای ما پیش آمده که از ترس رد شدن در امتحان، حتی به آن فکر نکنیم و با نزدیک شدن به روز امتحان، عصبی شده و استرس ما بیشتر شود؟ یا اینکه از ترس درگیری در مقابل کسی، موضع ضعیفی می گیریم و این احساس به مرور زمان از بین نرفته و احساس گناه می کنیم؟ یا اینکه دیوانه و عصبانی باشیم و در افکار کینه توزانه خود در مورد کسی گیر کنیم و نتوانیم آن را فراموش کنیم؟ عواطف دردناکی مانند خشم، ترس، ناامیدی یا احساس گناه اغلب با نگرانی در مورد پیامدهای منفی اعمال ما همراه است که اهداف ما را خنثی، انتقاد و خودخواهانه پیش می برد. شدت احساسات و نگرانی‌ ها می‌تواند ما را در چرخه‌ای از افکار منفی قرار دهد و افزایش روزافزون ترس فوراً باعث ایجاد خشم در ما می‌شود. البته، احساسات، حتی احساسات دردناک، در زندگی به خوبی به ما کمک خواهند کرد اما بایستی بتوانید مدیریت تغییر احساسات ناخوشایند را به خوبی کنترل کنید.

شرم و گناه می تواند رفتار ما را بر اساس معیارهای اخلاقی جامعه تنظیم کند به گونه ای که سعی کنیم با هنجارها و قوانین جامعه مطابقت داشته باشیم تا از احساس گناه دوری کنیم. احساس خشم و عصبانیت همچنین می تواند حس مبارزه را در مورد مسائل مهم در ما بیدار کند و ما را برای غلبه بر موانع ترغیب کند اما گاهی این احساسات مثبت نیستند و روی ما تاثیر می گذارند. احساس گناه ما می تواند به حدی برسد که افکار و اعمال خود را پنهان کنیم. این احساسات می توانند ما را تحت تاثیر قرار دهد و به روابط ما آسیب بزنند و ما را از داشتن یک زندگی مثبت باز دارند.

مدیریت تغییر احساسات ناخوشایند

گاهی اوقات تنها یک راه برای تغییر احساسات ناخوشایند وجود دارد و آن تغییر، روش برخورد با احساسات است.

توجه داشته باشید که در این جمله از کلمه “گاهی” استفاده شده است. برای مثال، قرار گرفتن در خودرویی که راننده آن از سلامت روانی خوبی برخوردار نیست، نه تنها اضطراب ما را افزایش می دهد، بلکه می تواند زندگی ما را نیز به خطر بیندازد. تغییر روش برخورد با مشکل می تواند ترس و نگرانی ما را از این رویداد تغییر دهد. مثال دیگر می تواند ترس از سخنرانی در جمع باشد. با تکرار این فرآیند می توان این میزان را کاهش داد. معمولاً ترس ما از انتقاد بسیار اغراق آمیزتر از هر بی احترامی است که ممکن است واقعاً با آن مواجه شویم.

برای یادگیری تکنیک های ساخت شخصیت قدرتمند، هوش کلامی و آداب معاشرت می توانید در دوره های آموزشی مریم مبارکی شرکت کنید.

وقتی صحبت از عصبانیت می شود، کمی متفاوت است. فرقی نمی کند دلیل موجهی برای عصبانیت خود داشته باشیم یا نه. عصبانیت اغلب موجه است اما هیچ فایده ای ندارد و به ما کمک نمی کند. وقتی عصبانی هستیم این سوال را از خود بپرسیم: “آیا این احساس عصبانیت برای من مفید است؟” اگر عصبانیت به ما قدرتی بدهد که بایستیم و اشتباهی را اصلاح کنیم، مطمئناً به کارمان می آید و عصبانیت ما نیز فروکش می کند؛ اما وقتی خشم به روابط ما آسیب می زند یا مشکلات را بدتر می کند، تغییر نگرش می تواند بر تغییر احساسات ناخوشایند ما تأثیر بگذارد.

تغییر احساسات ناخوشایند، تنها عاملی است که می تواند بر احساس ما تأثیر بگذارد، مشروط بر اینکه واکنش و افکار خود را همزمان تغییر دهیم.

صحبت کردن در جمع در حالی که با خود فکر می کنیم: “این افتضاح است”، “من موفق نمی شوم” یا “وای، این یک فاجعه است” مطمئناً از اضطراب ما نمی کاهد. حتی یک پاسخ دوستانه به فردی که ما را عصبانی کرده است تا زمانی که در هنگام برخورد فکر کنیم “چه ریاکاری” یا “من نمی توانم آن شخص را تحمل کنم” نمی تواند از عصبانیت ما بکاهد. باید طرز فکر و رفتارمان را تغییر دهیم تا نتیجه بگیریم. تا اینجای مطلب که سخت نبود. متوجه شدید که تنها راهی که می تواند به کنترل عصبانیت ما در روابط کمک کند، تغییر احساسات ناخوشایند است.

روش های تغییر احساسات ناخوشایند

روش های تغییر احساسات ناخوشایند

1- احساسات خود را بشناسید

احساسات می توانند بسیار پیچیده و گیج کننده باشند. درک آنچه که ما احساس می کنیم (خشم، ترس، ناامیدی یا گناه) تا حد زیادی در تغییر احساسات ناخوشایند تاثیرگذار است.

2- از خود بپرسیم چه واکنشی با این احساس ارتباط دارد

به عنوان مثال، اجتناب و کناره گیری اغلب با ترس، پرخاشگری با خشم، گریه و چرخیدن، ماندن در رختخواب همراه با غم و در نهایت پنهان شدن همراه است.

برای اطلاع از نحوه شرکت در دوره آموزشی دومینوی هیجانات بر روی لینک کلیک کنید.

3- از خود بپرسید: آیا می توانم این احساس را کم کنم؟

این به معنای تلاش برای تغییر احساسات ناخوشایند است که واقعاً می خواهیم تغییر کنند.

4- عکس العمل مخالف را کشف کنید

نقطه مقابل اجتناب و کناره گیری، نزدیک شدن است. نقطه مقابل بی مهری و بی ادبی، مهربانی و نجابت است. نقطه مقابل چرخیدن، ایستادن و فعال بودن و برعکس پنهان شدن، افشای آسیب‌پذیری‌های ماست. به یاد داشته باشید که در مورد ترس و اضطراب، زمانی که ترس ما غیر قابل توجیه است، موثرترین راه حل، تغییر احساسات ناخوشایند و نگرش است. در مورد گناه و شرم، اگر اصول اخلاقی را زیر پا گذاشته ایم، عمل مخالف ما پرداخت غرامت و عذرخواهی خواهد بود.

5- متفاوت عمل کنیم و به خودمان این آزادی را بدهیم که رویکردی متفاوت در اعمال و تفکر خود داشته باشیم

رفتار متفاوت بدون داشتن افکار متفاوت عملی نخواهد بود. ما باید هر دو را با هم داشته باشیم. توانایی حل مشکلات زندگی و توانایی زندگی به گونه ای که می خواهیم زندگی کنیم، گاهی مستلزم مدیریت احساسات است. گاهی اوقات ممکن است لازم باشد یک تجربه ترسناک داشته باشیم یا موقعیتی را ترک کنیم که ما را عصبانی می کند، در افکارمان با فردی که به ما صدمه زده است منصف باشیم، عذرخواهی کنیم و تاوان اشتباه خود را بپردازیم یا قاطعانه از عقیده او دفاع کنیم. با انجام این کارها می توانیم گامی موثر در تغییر احساسات ناخوشایند خود داشته باشیم.

6. احساسات و رفتار خود را از دیدگاه یک فرد بیرونی زیر نظر بگیرید

تغییر احساسات ناخوشایند از یک دیگاه بیرونی

این مساله ممکن است در ابتدا کمی دشوار باشد. وقتی احساساتی می شوید، کمتر واقعیت اطراف خود را می بینید و قادر به تصمیم گیری عاقلانه نیستید. تجربه نشان داده است که در این مواقع افراد تمایل به تصمیم گیری غیرمنطقی دارند و پس از فروکش کردن احساساتشان، احساس پشیمانی، سرخوردگی و سرزنش مداوم می کنند.

بیاموزید که احساسات خود را همانطور که هستند بپذیرید بدون اینکه سعی کنید آنها را پنهان کنید یا تغییر دهید. این به شما کمک می کند تعادل خود را حفظ کنید. زمانی که در موقعیتی ناخوشایند قرار گرفتید، لازم نیست سعی کنید جو را تغییر دهید. هر احساس بدی لزوما بد نیست. اگر واقع بین باشید، می توانید از تغییر احساسات ناخوشایند، تجربه کسب کنید.

برای یادگیری تکینک های ثروت سازی با کلام، زبان بدن و ارتباط موثر می توانید در دوره های آموزشی مریم مبارکی شرکت کنید.

7. احساسات خود را به خوبی شناسایی و درک کنید

وقتی تحت تأثیر احساسات قرار می گیرید، به شدت آشفته می شوید که کنترل و تغییر احساسات ناخوشایند برای شما سخت می شود.

درست است که شما معمولاً در انتخاب احساسی که تجربه می کنید نقشی ندارید اما درک درست احساسات به شما اجازه می دهد که پاسخ صحیح و منطقی تری داشته باشید. یک قدم به عقب برگردید و سعی کنید آنچه را که در ناخودآگاه شما نقش بسته است درک کنید. این به شما کمک می کند تا در مورد خود و موقعیتی که در آن هستید کمتر قضاوت کنید.

فقط در صورتی صحبت یا واکنش نشان دهید که احساسات خود را درک می کنید. تسلط بر احساسات و دانستن احساساتی که تجربه می کنید به شما کمک می کند با وضعیت فعلی خود بهتر کنار بیایید. پذیرش و درک احساساتتان به شما کمک می کند با موقعیت های دشوار زندگی بهتر کنار بیایید. پذیرش واقعیت در رسیدن به آرامش بسیار مهم است و باعث می شود در برابر پذیرش مشکلات مقاومت کمتری داشته باشید.

8. خودخواه نباشید

خودخواه نبودن، راهی برای تغییر احساسات ناخوشایند

احساسات خود را صفر و صد در صد نگیرید تا بتوانید تصمیم بهتری بگیرید. طرز فکر “همه یا هیچ” باعث می شود بسیاری از راه حل ها و گزینه های موثر را نادیده بگیریم. وقتی در تصمیم گیری ها و انتخاب های زندگی خود آزاد باشید، می توانید نظرات و احساسات دیگران را بهتر درک کنید و در برخورد با دیگران رفتار مناسب و خلاقانه تری از خود نشان دهید. وقتی احساسات و موقعیتی را که در آن قرار دارید بشناسید، مشکل را منطقی تر می بینید، تصمیمات بهتر و عاقلانه تری می گیرید، یک طرفه قضاوت نمی کنید و از روی خودخواهی تصمیم نمی گیرید.

9. در زمان حال زندگی کنید

وقتی درگیر احساسات می‌شوید بیشتر از زمان حال فکر می‌کنید، دوست دارید به گذشته و اشتباهات خود فکر کنید یا به آینده بروید و موفقیت‌هایتان را در رویاهایتان بشمارید. در زمان حال زندگی کنید و در گذشته ای که دیگر به آن دسترسی ندارید و آینده ای که هنوز در راه است گم نشوید.

مدیریت احساسات فقط به تغییر احساسات ناخوشایند منجر نمی شود، کنترل و مدیریت احساسات مثبت نیز به ما در تصمیم گیری منطقی کمک می کند.

به فرصت هایی که در زندگی دارید فکر کنید و در مورد رابطه خود با دیگران صحبت کنید. شناختی که از خود دارید نقش مهمی در مدیریت احساسات شما دارد. اطمینان حاصل کنید که رفتار شما از تعادل خارج نمی شود. اگر زندگی در زمان حال را انتخاب می کنید، موافقت می کنید که از گذشته بیاموزید بدون اینکه در گذشته فکر کنید یا در مورد چیزهایی که هنوز اتفاق نیوفتاده رویاپردازی کنید. به یاد داشته باشید که تصمیم گیری منطقی و زندگی در زمان حال باعث شکوفایی ایده های ناب و خلاق می شود.

ثبت دیدگاه
ارسال دیدگاه
هنوز دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است
keyboard_arrow_up