روش سیمپلکس چیست؟

هنگامی که مشغول حل یک مشکل در مورد کسب و کارتان هستید، به راحتی می توان از برخی مراحل کلیدی در فرآیند حل مشکل چشم پوشی کرد. این بدان معنی است که ممکن است در وهله اول راه حل های خوب را از دست بدهید یا تعریف مشکل را اشتباه تفسیر کنید. یکی از راه های جلوگیری از این امر، حل مشکل با روش سیمپلکس است. این ابزار قدرتمند گام به گام به شما کمک می کند تا مشکل را به روشی خلاقانه و موثر شناسایی و حل کنید. این ابزار شما را در کل فرآیند حل مساله، از پیدا کردن مشکل تا اجرای راه حل، راهنمایی می کند. با استفاده از این ابزار، می توانید اطمینان حاصل کنید که راه حل های شما خلاقانه، قدرتمند و به خوبی فکر شده است. در این مقاله، نگاهی به هر مرحله از فرآیند خواهیم انداخت و برخی از ابزارها و منابعی را که در هر مرحله به ما کمک می‌کنند، بررسی خواهیم کرد.

روش سیمپلکس چیست؟

این فرآیند توسط مین بسادور توسعه یافت و از طریق کتاب قدرت نوآوری او محبوب شد. این فرآیند برای پروژه هایی با اندازه های مختلف مناسب است و از هشت مرحله نشان داده شده در شکل زیر استفاده می کند. روش سیمپلکس، حل مسئله را به عنوان یک فرآیند معمولی و یک خطی نمی بیند، بلکه به عنوان یک چرخه پیوسته نگاه می کند، به این معنی که حل مسئله نباید تنها با اجرای یک راه حل خاتمه یابد. در عوض، هنگامی که یکی از چرخه های بهبود تکمیل و اجرا شد، چرخه بعدی باید بلافاصله شروع شود. در ادامه به معرفی هر یک از این مراحل می پردازیم.

برای یادگیری تکنیک های ساخت شخصیت قدرتمند، جادوی جذابیت و موفقیت کلامی می توانید در دوره های آموزشی مریم مبارکی شرکت کنید.

نحوه حل مساله به کمک روش سیمپلکس

1. مشکل را کشف کنید

یافتن مشکل مناسب برای حل معمولاً سخت ترین بخش فرآیند خلاقیت است. بنابراین اولین قدم در استفاده از روش سیمپلکس انجام آن است. اگر مشکلی وجود دارد، این فرصت را دارید که چیزی را تغییر داده و بهبود دهید. این مسئله پیدا کردن یک مهارت بسیار ارزشمند را مشکل می کند. مشکلات می تواند بسیار آشکار باشد. در غیر این صورت، می توان آنها را با سوالات محرکی مانند زیر شناسایی کرد:

• مشتریان از ما می خواهند چه چیزی را بهبود دهیم؟ از چه چیزی شاکی هستند؟

• اگر بتوانیم به آنها کمک کنیم چه کاری می توانند بهتر انجام دهند؟

• از چه کس دیگری می توانیم در زمینه شایستگی های اصلی خود کمک کنیم؟

• چه مشکلات کوچک دیگری داریم که می تواند به مشکلات بزرگ تبدیل شود و فرآیند کسب و کار ما کجا می تواند شکست بخورد؟

• چه چیزی کار ما را سخت تر می کند؟ معمولاً در انجام چه کاری کوتاهی می کنیم؟ در کدام مناطق تنگنا وجود دارد؟

• چگونه می توانیم کیفیت را ارتقا دهیم؟

• رقبای ما چه می کنند که ما می توانیم انجام دهیم؟

• چه چیزی تیم ما را آزار می دهد و ناامید می کند؟

این سوالات به مسائل جاری می پردازد. البته نگاه به آینده نیز می تواند یک مزیت باشد. به این فکر کنید که در چند سال آینده چه تغییراتی از بازار و مشتریان خود انتظار دارید. با گسترش سازمان با چه مشکلاتی مواجه خواهید شد و چه تغییرات اجتماعی، سیاسی و قانونی بر کار شما تأثیر می گذارد. (ابزاری مانند تجزیه و تحلیل PEST می تواند در این مورد به شما کمک کند) بررسی مشکلات احتمالی از منظر سایر عوامل موجود در شرایط نیز می تواند ارزشمند باشد. این جایی است که تکنیکی مانند CTWOE می تواند مفید واقع شود.

در این مرحله، ممکن است اطلاعات کافی برای تعریف دقیق مشکل نداشته باشید. تا زمانی که به مرحله 3 برسیم نگران این موضوع نباشید!

برای اطلاع از نحوه شرکت در دوره آموزشی دومینوی هیجانات بر روی لینک کلیک کنید.

2. شواهد پیدا کنید

قدم بعدی روش سیمپلکس این است که تا جایی که ممکن است موضوع را به طور جامع بررسی کنیم. در اینجا شما باید:

• به طور کامل درک کنید که افراد مختلف چگونه وضعیت را درک می کنند.

• داده ها را تجزیه و تحلیل کنید تا متوجه شوید که آیا واقعاً مشکلی وجود دارد یا خیر.

• بهترین ایده های رقبای خود را کشف کنید.

• نیازهای مشتری را دقیق تر درک کنید.

• راه حل های اثبات شده را کشف کنید.

• درک خوبی از هر فرآیند، مؤلفه، سرویس یا فناوری که ممکن است بخواهید استفاده کنید، به دست آورید.

• مطمئن شوید که تلاش شما برای حل مشکل ارزشش را دارد.

• حقیقت یاب مؤثر به شما امکان می دهد دیدگاه خود را نسبت به وضعیت موجود تأیید کنید و اطمینان حاصل کنید که راه حل های آینده برای مشکلات مبتنی بر دیدگاه دقیق شما از واقعیت است.

برای اطلاع از نحوه شرکت در دوره آموزشی عشق هوشمندانه بر روی لینک کلیک کنید.

3. مشکل را تعریف کنید

تا زمانی که به این مرحله از روش سیمپلکس رسیدید، باید ایده ای تقریبی از آنچه در خطر است و درک خوبی از شواهد مربوطه داشته باشید. در اینجا باید دقیقاً مشکل یا مشکلاتی را که می خواهید حل کنید، شناسایی کنید. مهم این است که مشکل را در سطح مناسب حل کنیم. اگر سوالات خیلی کلی بپرسید، هرگز منابع کافی برای پاسخگویی موثر به آنها نخواهید داشت. اگر سوالی خیلی محدود بپرسید، ممکن است به جای خود مشکل، علائم مشکل را حل کنید. مین بسادور، که روش سیمپلکس را توسعه داد، پیشنهاد می‌کند با بسط یک سوال، «چرا؟» بپرسید و برای محدود کردن آن: “چه چیزی شما را متوقف می کند؟”

به عنوان مثال، اگر مشکل شما کم آبی درختان است، باید از خود بپرسید: “چرا می خواهم درختان را سالم نگه دارم؟” این سوال می تواند سوال اصلی شما را به “چگونه می توانم کیفیت محیط خود را حفظ کنم؟” تغییر دهد.

در اینجا پاسخ به این سوال اینگونه است: “چه چیزی شما را متوقف می کند؟” یکی ممکن است پاسخ دهد، “من نمی دانم چگونه با بیماری کشنده درخت مبارزه کنم.” معمولاً مشکلات بزرگ از بسیاری مشکلات کوچکتر تشکیل می شوند. در این مرحله، باید از تکنیک هایی مانند تکنیک 5 چرا و تحلیل علت و معلولی استفاده کنید تا مشکل را به اجزا کوچکتر تقسیم کنید و به شما کمک کند تا علت اصلی مشکل را پیدا کنید.

نکته ای که باید در نظر داشته باشید این است که: یک مشکل رایج در این مرحله تفکر منفی است. شما یا تیمتان ممکن است از عباراتی مانند “ما نمی توانیم…”، “ما نداریم…” یا “هزینه زیادی دارد” استفاده کنید. برای حل این مشکل، ایرادات خود را با استفاده از عباراتی مانند «چگونه می توانیم…؟» بیان کنید که می خواهید روی ایجاد راه حل تمرکز کنید.

4. ایده پیدا کنید

قدم بعدی این است که تا حد امکان ایده های بیشتری برای حل مشکل ارائه دهید. راه های انجام این کار عبارتند از: پرسیدن نظرات دیگران، استفاده از تکنیک های خلاقانه و طوفان فکری. همچنین باید سعی کنید از منظرهای مختلف به مشکل نگاه کنید. تکنیکی مانند ماتریس قالب بندی مجدد می تواند به این امر کمک کند. در این مرحله ایده ها را قضاوت یا نقد نکنید. در عوض، فقط روی تولید ایده متمرکز باشید. به یاد داشته باشید که ایده های خنثی اغلب می توانند الهام بخش ایده های خوب باشند!

برای یادگیری تکنیک های ثروت سازی با کلام، زبان بدن و ارتباط موثر می توانید در دوره های آموزشی مریم مبارکی شرکت کنید.

5. انتخاب و ارزشیابی

هنگامی که چند راه حل ممکن برای مشکل خود دارید، زمان آن است که بهترین راه حل را انتخاب کنید. بهترین راه حل ممکن است واضح باشد، اما اگر نه، در مورد معیارهایی که می خواهید برای انتخاب بهترین ایده، استفاده کنید فکر کنید. دوره اصول تصمیم گیری تعدادی روش خوب برای انجام این کار ارائه می دهد. به طور خاص، تکنیک هایی مانند تجزیه و تحلیل درخت تصمیم و نقطه کور، ابزار بسیار مفیدی در این زمینه هستند. هنگامی که در مورد یک ایده تصمیم گرفتید، آن را تا حد امکان توسعه دهید. سپس مهم است که ایده خود را ارزیابی کنید تا ببینید آیا برای استفاده مناسب است یا خیر. بسیار مهم است که تحت تأثیر شهود و احساسات درونی قرار نگیرید.

6. برنامه ریزی

هنگامی که در مورد ایده تصمیم گرفتید و مطمئن شدید که ارزش آن را دارد، وقت آن است که برای اجرای آن برنامه ریزی کنید. برنامه‌های اقدام به شما کمک می‌کنند پروژه‌ های ساده را مدیریت کنید، آنها مشخص می‌کنند که چه کسی، چه چیزی، چه زمانی، کجا، چرا و چگونه کار را انجام دهید. استفاده از تکنیک های مدیریت پروژه در پروژه های بزرگتر ارزشمند است. با استفاده از این تکنیک‌ها، می‌توانید پروژه‌های خود را در یک برنامه زمان‌بندی کارآمد، موفق و معنادار تحویل دهید.

اگر پیاده سازی شما بر افراد یا گروه هایی از افراد تأثیر می گذارد، منطقی است که به مدیریت تغییر فکر کنید. با در نظر گرفتن این موضوع، می توانید اطمینان حاصل کنید که مردم به جای رد یا کنار گذاشتن پروژه شما، از آن حمایت می کنند.

7. ایده ها را بفروشید

تا این مرحله، ممکن است همه این کارها را به تنهایی یا با یک تیم کوچک انجام داده باشید. اکنون باید ایده را به کسانی که نیاز به حمایت از آن دارند بفروشید. این افراد می توانند شامل رئیس، سرمایه گذار و سایر ذینفعان درگیر در پروژه باشند. هنگام فروش یک ایده، نه تنها باید به امکانات عملی آن اشاره کنید، بلکه مواردی مانند سیاست داخلی، ترس پنهان از تغییر و مواردی از این دست را نیز مطرح کنید.

8. عمل

بعد از این همه خلاقیت و آماده سازی، بالاخره زمان عمل فرا می رسد. اینجاست که کار و برنامه ریزی دقیق نتیجه می دهد. هنگام اجرای تغییرات یا یک پروژه بزرگ، ممکن است بخواهید مهارت های مدیریت تغییر خود را مرور کنید تا مطمئن شوید که فرآیند به خوبی اجرا می شود. هنگامی که اقدام در نوسان کامل است، به مرحله 1 بازگردید و مشکل را پیدا کنید تا ایده های خود را بیشتر اصلاح کنید. همچنین می توانید از اصول کایزن برای بهبود مستمر استفاده کنید.