مطالعه کنید:

احساسات چیست؟

احساسات چیست؟

وقتی تهدید می شوید یا خبر خوبی از یکی از نزدیکان خود دریافت می کنید؟ چه حسی می کنید؟ تا به حال برای شما پیش آمده فکر کنید احساسات چیست؟ احساسات، همان واکنش هایی هستند که شما نسبت به رویدادها یا موقعیت ها تجربه می کنید. نوع حسی که تجربه می کنید، به موقعیت و اتفاقاتی که در آن حضور دارید ، وابستگی زیادی دارد. 

همه ما بر اساس احساس خوشحالی، عصبانیت، بی حوصلگی یا ناامیدی در زندگی روزمره تصمیم می گیریم. حتی سرگرمی های خودمان را بر اساس احساساتی که ما را تحریک می کنند، انتخاب می کنیم. درک احساسات به ما کمک می کند که زندگی آسان تر و با کیفیت تری را تجربه کنیم. در این مقاله، ابتدا احساسات را تعریف می کنیم، سپس منشاء آن را بررسی می کنیم، در میانه نقش احساسات در زندگی انسان را تحلیل می کنیم و در نهایت انواع احساسات در روانشناسی را نام می بریم.

منشا احساسات چیست؟

منشا احساسات چیست؟

آنی میلر، می‌گوید: “آگاه بودن از وضعیت عاطفی درونی‌مان و هوشیارتر بودن و نحوه واکنش ذهن و بدن ما به موقعیت‌ها، به ما کمک می کند استرس را بهتر مدیریت کنیم”.

این در حالی است که انعطاف پذیری عاطفی از خودتان به خرج می دهید. یعنی در هنگام سختی، رنج و مشقت های زندگی را موقتی و زودگذر می بینید و با تحمل درد و رنج رشد کرده و آگاهانه واکنش نشان می دهید. در این صورت، سطح پایین تری از استرس و تشویش را تجربه می کنید.  هنگامی که احساسات خود را به خوبی می شناسید، بر خودتان مسلط می شوید و در موقعیت های بحرانی، بهترین تصمیم را گرفته و واکنش هوشمندانه تری از خودتان نشان می دهید.

تعدادی از مردم در سراسر جهان، بر این باورند که تجربه احساس می تواند کاملاً ذهنی و صرف نظر از پیشینه یا فرهنگ تجربه شود.  منشاء احساسات چیست؟ احساسات ترکیبات پیچیده ای از حالات ذهنی و فیزیکی است که طیف وسیعی از شور و شعف گرفته تا درد، رنج، غم، شور، خشم، ترس، تعجب، بیزاری و انزجار را تشکیل می دهند. این احساسات گذار نیستند. آنها تاثیر گذارترین انتخاب ها، اعمال و تعاملات اجتماعی ما هستند و نقش حیاتی در سلامت و رفاه ما ایجاد می کنند. با مطالعه گسترده روی رفتار انسان ها، احساساتی که در درون انسان ها شکل می گیرد، سبب به وجود آمدن نظریه های جدید در روان شناسی می شود. در ادامه شما را با منشا اصلی احساسات آشنا می کنیم.

  • فعالیت مغز:

سیستم لیمبیک مغز، مسئول پردازش و تنظیم پاسخ های هیجانی است. به عنوان مثال هنگام مواجه با یکی از عزیزان یا یک موقعیت چالش برانگیز، مغز ما اطلاعات را پردازش می کند و واکنش های عاطفی را تحریک می کند. همچنین شکل گیری احساسات با توجه به تأثیرات فرهنگی و رفتارهایی که هر کسی می آموزد، شکل می گیرد. به عنوان مثال کودکی در خانواده ای رشد می کند که پدر و مادر او دائما بچه را از مردانی که ریش دارند می ترسانند. این آموزش باعث می شود کودک یک رفتار محافظه کارانه از خودش، در برابر هر مردی که ریش دارد، نشان دهد. بنابراین این نوع از آموزش، واکنش های عاطفی که کودک در بزرگسالی از خود نشان می دهد را تحت تاثیر قرار می دهد.

  • انتقال دهنده های عصبی:

انتقال دهنده های عصبی به وسیله انتقال اطلاعات هم در داخل سلول ها و هم بین سلول ها، پردازش و کنترل اطلاعات حسی را به عهده دارند. سروتونین، انتقال دهنده عصبی است که با هیجان هایی مانند لذت، شگفت زدگی و علاقه ارتباط دارد. سروتونین همچنین در احساس چندش نقش ایفا می کند. در واقع تحریک گیرنده های سروتونین با احساس چندش از مزه غذا مرتبط است. دفعه بعدی، حین خوردن غذایی که از آن متنفرید، می دانید که این احساس چندش از غذا با تاثیر سروتونین بر سلول های مغز شما ارتباط دارد. مقدار بالای سروتونین، برای نورون ها سمی و کشنده است.

نوراپی نفرین یک انتقال دهنده عصبی است که در توجه و هوشیاری نقش ایفا می کند. این مولکول همچنین در پاسخ جنگ و گریز موثر است. در زمان استرس و اضطراب، نوراپی نفرین آزاد می شود و به گیرنده های سراسر بدن متصل می شود. با این کار، ضربان قلب افزایش می یابد،‌ گوارش آهسته می شود، حواس ما حساس تر عمل می کنند و مردمک چشم گشاد می شود. همه این ها واکنش هایی است که وقتی عصبی هستیم یا ترسیده ایم تجربه می کنیم.

  • ژنتیک:

دانشمندان برآورد می‌کنند که 20 تا 60 درصد از خلق و خو توسط ژنتیک تعیین می‌شود. اما خلق و خو الگوی وراثت روشنی ندارد و ژن‌های خاصی وجود ندارد که صفت رفتاری خاصی را به ما انتقال دهند. در عوض بسیاری و شاید هزاران از اختلافات ژنی مشترک، برای اثر گذاری بر مشخصات خلق و خوی یک فرد با هم همراه می‌شوند.

  • تجربیات گذشته:

تجربیات شخصی، خاطرات و رفتارهای آموخته شده به طور قابل توجهی بر احساسات تأثیر می گذارند. رویدادها و تعاملات گذشته انتظارات و پیش بینی های ما را شکل می دهند و به نوبه خود بر واکنش های عاطفی ما تأثیر می گذارند.

  • فرهنگ و محیط:

هنجارها، ارزش ها و تربیت فرهنگی و اجتماعی بر دامنه و بیان احساسات تأثیر می گذارد. عوامل محیطی مانند شرایط خانوادگی، اجتماعی و اقتصادی نیز می توانند بر احساسات ما تأثیر بگذارند.

  • تغییرات هورمونی:

هورمون ها نیز تأثیر عمیقی بر احساسات دارند. هورمون‌هایی مانند کورتیزول که در هنگام استرس آزاد می‌شوند، می‌توانند بر پاسخ‌های احساسی تأثیر بگذارند و بالعکس. تغییرات هورمونی در دوران بلوغ، بارداری و یائسگی نیز بر تجربیات عاطفی تأثیر می گذارد.

ویلیام جیمز و کارل لانگه هر کدام به طور جداگانه تبیین‌های یکسانی را برای حالت‌های هیجانی عنوان کردند که در مجموع از آن با نام نظریه جیمز لانگه یاد می‌شود. بر پایه این نظریه موقعیت‌های هیجان انگیز سبب برانگیختن پاسخ‌های فیزیولوژیکی ویژه‌ای مانند لرزیدن، عرق کردن و افزایش ضربان قلب می شود. ابتدا بدن واکنش نشان می دهد و سپس ذهن این واکنش ها را به عنوان احساسات درک می کند. برای درک واقعی احساسات چیست، کافی است بدانید درک احساسات، نقش مهمی در عملکرد پاسخ های احساسی زندگی شما می گذارد.

سه بخش مهم احساسات در هر فرد

دان هاکنبری و ساندرا ای. هاکنبری بیان می‌کنند که احساسات، حالات هیجانی پیچیده‌ای هستند و شامل سه جزء متمایز می‌باشند: تجربه ذهنی، پاسخ فیزیولوژیکی و پاسخ رفتاری یا بیانی.

  • تجربه ذهنی:

تجربه ذهنی افراد از رویدادهای مختلف، متفاوت است. به عنوان مثال تصادف کردن برای فردی سبب تولید 5 واحد خشم در طی دو روز می شود. اما برای فرد دیگری 2 واحد خشم را در طی 40 دقیقه به همراه می آورد. همچنین تجربه احساسات به صورت چند بعدی یکی از تجربه های مختص انسان به شمار می رود. یعنی در هنگام وقوع یک رویداد خاص احساسات مختلفی را به صورت همزمان تجربه می کند. این احساسات از فردی به فرد دیگر متفاوت است و به تجربه ذهنی او مربوط می شود.

  • پاسخ فیزیولوژیکی:

احساسات مختلف با واکنش‌های فیزیولوژیکی و جسمانی متعددی همراه هستند. پاسخ‌های فیزیولوژیکی بدن ممکن است توسط سیستم عصبی خودمختار یا توسط مغز انسان راه‌اندازی شوند. سیستم عصبی خودمختار از طریق تنظیم ضربان قلب، سرعت تنفس، اندازه مردمک چشم، گوارش، استراحت و… در هنگام مواجهه با احساسات مختلف واکنش‌های جسمانی را ایجاد می‌کند. از طرف دیگر نتایج تحقیقات و اسکن مغزی انسان حاکی از آن است که آمیگدال، بخشی از سیستم لیمبیک، نقش مهمی در احساسات و به ویژه ترس دارد.

  • پاسخ رفتاری:

پاسخ‌های رفتاری نمود بیرونی و نحوه نشان دادن احساسات هستند. بسیاری از پاسخ‌های رفتاری در فرهنگ‌ها و جوامع متفاوت یکسان است. به عنوان مثال نمود بیرونی شادی، لبخند و نمود بیرونی خشم، اخم است. با این حال ممکن است پاسخ‌های رفتاری تا حدی با توجه به فرهنگ، اجتماع، سنت و تفاوت‌های فردی انسان‌ها، متفاوت باشد.

 نقش احساسات در زندگی انسان

نقش احساسات در زندگی انسان

نحوه رفتار، نگرش و طرز تفکر ما رابطه مستقیمی با احساسات دارند. یعنی بسیاری اوقات احساسات ما تصمیم می گیرند در طول روز چه رفتارهایی از خودمان انجام دهیم. احساسات به ما در انجام کارها انگیزه می دهند تا بتوانیم شانس بیشتری در موفقیت های زندگی خود داشته باشیم.

حس پر شور زنده بودن، زندگی کردن و دوری کردن از خطرات با وجود احساسات امکان پذیر است. حتی می توان گفت برخی از تصمیم هایی که می گیریم به عهده احساسات ما هستند. به عنوان مثال حس شما، نوع قهوه ای که برای خوردن در نظر می گیرید را انتخاب می کند. همچنین مهم ترین تصمیمات شما مثل انتخاب رشته، درس خواندن، مهاجرت، انتخاب شریک زندگی و .. ممکن است از احساسات شما نشأت بگیرند. 

ما همواره در طول زندگی با دیگران در حال تعامل هستیم. زبان بدنی که از خودمان نشان می دهیم، از احساس ما نشأت می گیرد. یعنی می توان گفت شما حس خود را بدون آنکه حرف بزنید، با بدن خود و احساس خود به دیگران نشان می دهید. بهتر است بدانید یکی از توانایی ها ما، کنترل احساسات است. رفتار و عملکرد ما، از افزایش فرکانس احساسات تاثیر می گیرند و به خلاقیت در وجودمان قدرت می دهند تا زندگی متفاوتی را تجربه کنیم. بنابراین کلید فهمیدن عمیق خوشحالی، به درک مفهوم احساسات بر می گردد. خوشی یک احساس منفرد نیست و در گوشه ای از طیف احساس ها قرار دارد و بنابراین برای فهم آن باید خوشی را در متن سایر احساسات جستجو کرد.

انواع احساسات در روانشناسی

نقش احساسات در زندگی انسان

احساسات و عواطف انسان قرن هاست مورد بررسی متخصصان قرار گرفته است. این در حالی است که عواطف، کیفیتی روحی و روانی دارند. یعنی اندازه گیری دقیق آنها نسبت به سایر واکنش های انسانی، دشوار است. بسیاری از مطالعاتی که درباره احساس در روانشناسی انجام شده‌اند، احساسات بنیادین، واکنش‌های رفتاری و روان‌شناختی و نقش هوش هیجانی در زندگی ما را مورد بررسی قرار داده‌اند. احساسات در روان‌شناسی به دو دسته بنیادین و پیچیده تقسیم‌بند می شوند. در واقع، هر حسی که تجربه می کنید نوعی دارد. نظریه های گوناگونی درباره تعداد و انواع احساسات وجود دارد. به عقیده  پل اکمن روانشناس، احساسات اصلی انسان به ۶ دسته تقسیم می‌شوند:

  1. شادی

همان طور که درباره احساسات چیست با هم گفتگو کردیم، یکی از احساسات شادی است. شادی، شادمانی، خوشحالی یا خرسندی یک حالت روانی است که در آن فرد احساس عشق، سرور، خوشبختی یا شاد بودن می‌کند. یک احساس خوشایند که رضایت و خوشبختی را برای ما به ارمغان می آورد.

  1. غم و اندوه

غم حس ناخوشایندی است  که اغلب با گریه، سکوت و دوری کردن از دیگران نمود پیدا می کند. شدیدترین غمی که در طول زندگی مان تجربه می کنیم، از دست دادن عزیزانمان است. احساساتی مثل اندوه، ناامیدی، ناکامی اشکال دیگری از غم هستند.

  1. ترس و وحشت

ضربان قلب شما با ترس و وحشت افزایش پیدا می کند. این مسئله با تهدیدهای واقعی، نشات می گیرد یا در شرایط اضطراری مثل آمدن زلزله، احساس نا خوشایندی در شما ایجاد می کند. تشخیص اینکه ترس احساس خوشایندی است یا خیر، بسیار دشوار است. چون برخی از مردم از تماشای فیلم های ترسناک، سوار شدن بر ترن هوایی، چتر بازی و … آدرنالین زیادی را تجربه کرده و لذت می برند.

  1. انزجار

هنگامی که با یک کار غیر اخلاقی و غیر موجه انجام می دهید، احساس انزجار می کنید. مشاهده یک پدیده ناخوشایند مثل فاسد شدن غذا، بوی بد و خون ریزی، حس انزجار را در شما ایجاد می کند.

  1. خشم

یکی از طبیعی ترین حالاتی که ما در طول روز آن را تجربه می کنیم خشم و عصبانیت است. معمولا در هنگام عصبانیت، چهره شما تغییر می کند. اخم می کنید. داد می زنید یا یک رفتار خشونت آمیز از خودتان نشان می دهید. اما چون خشم از آن دسته از احساساتی است که اگر به درستی کنترل نشود، سبب آسیب رساندن به خود فرد و اطرافیان می شود، باید حتما روش های درستی برای ابراز کردن آن پیدا کنید.

  1. غافل‌گیری و تعجب

هر زمانی اتفاقی بر خلاف تصور شما رخ دهد، غافل گیر شده و تعجب می کنید. در هنگام مواجه با یک پدیده دور از انتظار دهان شما ناخودآگاه باز می شود. فریادی از سر ذوق و هیجان می زنید. اما غافل گیری و تعجب نیز، مانند ترس می تواند واکنش جنگ و گریز در شما ایجاد کند.

دوره هوش هیجانی

در نهایت …

کنترل و مدیریت احساسات در جامعه، محل کار ، خانه و جمع های خانوادگی و … یک مهارت محسوب می شود. تسلط بر روی آن برای حفظ شرایط مثبت یک امر ضروری به حساب می آید. این درحالی است که شما به عنوان یک انسان، احساسات معمول و طبیعی دارید که در همه شرایط نمی توانید آنها را کنترل کنید. مهم این است در هر شرایطی با خودتان مهربان و صادق باشید. هنگامی که در شرایط آشفته قرار دارید، مدیریت بر احساس خودتان را به تعویق بیندازید و پس از آرام شدن، پاسخ منطقی و درست را ارائه کنید. در هر اوضاع و شرایطی که به سر می برید، نگاه خوش بین شما روال کار را برای شما آسان تر می کند.

اگر در تمام مشکلات یک نکته خوب و مثبت وجود داشته باشد، پس حتما راه حلی هم برای یافتن مشکلتان وجود دارد. احساسات مثبت به شما قدرت داده تا بتوانید بهترین تصمیم ها را در زندگی خود بگیرید و با افزایش اعتماد به نفس شما، باعث پیشرفت و موفقیت روزافزون در شما می گردد. جالب است بدانید برخی احساسات منفی به ما هشدار داده و ما را در امان نگه می دارند. یعنی با توجه به یک حس منفی احتیاط را بیشتر در نظر می گیریم. به همین علت تمام احساسات منفی ناخوشایند محسوب نمی شوند.  پس  احساسات خود را سرکوب نکنید. آن ها را نادیده نگیرید. احساسات خود را شناخته و  به همه آن ها اهمیت بدهید. پیشنهاد می کنیم با تهیه دوره خودشناسی خودتان بیشتر از قبل شناخته و فرصتی برای کشف و شهود خود پیدا کنید.

ثبت دیدگاه
ارسال دیدگاه
هنوز دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است
keyboard_arrow_up