بسیاری از افراد هوش را فقط به معني توانايي يك آدم براي درك مفاهيم و سرعت يادگيري تعريف ميكنند. اما هوش فقط يك نوع نيست. هوش هيجاني يا عاطفي يكي از انواع هوش است. كه درجه اهميتش از بهره هوشي(IQ)، هوش مالي، هوش اجتماعي، هوش عاطفي و هوش معنوي كمتر نيست.
در دنياي امروز اين موضوع ثابت شده كه اگر قبلاً ميزان بهره هوشي افراد به موفقيت آنها كمك ميكرد، بدون هوش هيجاني اصلاً رسيدن به آن موفقيت و ادامه دار بودن آن غير ممكن خواهد بود. در واقع هوش هيجاني و بهره هوشي هر دو بسيار مهم هستند. در اين مقاله ميخواهیم از اینکه “هوش هيجاني در كودكان چیست؟” صحبت كنیم و بگويیم چطور ميشود علائم هوش هيجاني كودك را سنجيد و آن را تقويت كرد و اینکه هوش هیجانی چگونه ميتواند نقش مهمي در آينده يك كودك ايفا كند؟
هوش هيجاني در كودكان
هوش هيجاني يا احساسي (Emotional Intelligence) كه به عنوان EQ شناخته ميشود، يعني توانايي شناخت و مديريت احساسات خود و ديگران. در واقع هوش هيجاني به معناي توانايي مهار احساسات و به كار بردنشان در حل مسئله و تفكر است. اين هوش عامل مهمي در موفقيت و رشد و پيشرفت هر شخص است. مطلب مهم اين است كه هوش هيجاني يك امر ذاتي نيست و ميتوان آن را تقويت كرد. تقويت هوش هيجاني نقش مهمي در رشد اجتماعی، تحصیلی و روانی كودكان دارد.
5 ويژگي هوش هیجانی در کودکان
در این بخش 5 ویژگی و مشخصه اصلی هوش هیجانی در کودکان را با هم بررسی می کنیم.
-
خودآگاهی
خودآگاهی کمک میکند كودكان احساسات خود را بشناسند و درک کنند. این شناخت احساسات به آنها اين اجازه را میدهد، به درستی واکنش نشان دهند و رفتارهای مناسبی داشته باشند.
-
خودمدیریتی
خودمدیریتی يعني مديريت احساسات و رفتار و اين مسأله كودك را ياري ميدهد تا در روبرو شدن با موقعیتهای مختلف، آرامش خود را از دست ندهد و تصمیمات درست و منطقی بگیرد.
-
انگیزش
انگیزش، عاملی است که باعث تشويق شدن کودکان براي تلاش و پیشرفت ميشود. این مهارت به آنها کمک میکند تا تابآوري بيشتري داشته باشند و با شخصيتي قوي به هدفهای خود برسند.
-
همدلی
همدلی اما باعث ميشود تا کودک احساسات و نیازهای دیگران را درک کند، که خب در آينده چه چيزي بيشتر از اين مسأله در توسعه روابط سالم براي يك كودك تأثير دارد؟ این امر در توسعه روابط مثبت و سالم بسیار مؤثر است.
-
مهارتهای اجتماعی
مهارتهای اجتماعی، توانایی برقراری ارتباط موثر را در بر ميگيرد. آموزش و تقویت هوش هیجانی در کودک از سنین كم کمک کند تا در بزرگسالانی تعادل روانی و اجتماعی بهتری داشته باشد. این مهارتها از طریق بازیها، داستانها و تعاملات روزمره قابل آموزش هستند و نقش والدین و مربیان در این مسأله بسیار مهم است.
اهمیت هوش هیجانی در روانشناسی کودکان
هوش هیجانی در روانشناسی کودکان اهمیت زیادی دارد، چرا كه به کودکان کمک میکند تا احساسات خود و دیگران را درک و مدیریت کنند. این مهارتها میتوانند به کودکان کمک کنند تا با مشكلات و چالشهاي اجتماعی و عاطفی در زندگي بهتر روبرو شوند. چند دليل اهمیت هوش هیجانی در روانشناسی کودکان عبارتند از:
-
بهبود روابط اجتماعی
کودکان با هوش هیجانی بالا بهتر میتوانند با همسالان و بزرگسالان تعامل کنند، همدلی نشان دهند و تعارضات و درگيريها را راحتتر حل کنند.
-
مدیریت استرس و اضطراب
کودکان با هوش هیجانی بالا توانایی بهتری در مدیریت استرس و اضطراب خود خواهند داشت و اين مسأله بسيار در حفظ آرامش كودك در بحرانها كمك كنندهست.
-
بهبود مهارتهای حل مسئله
هوش هیجانی به کودکان کمک ميكند تا در روبرو شدن با مشکلات و چالشها، منطقیتر باشند و با توجه به احساسات خودشان و دیگران عمل کنند.
-
پیشرفت تحصیلی
تحقیقات نشان می دهد که کودکان با هوش هیجانی بالا در وضعيت رشد تحصیلی بهتر عمل ميكنند، چون كه توانایی بیشتری در تمرکز، انگیزهدادن به خود و مدیریت فشارهای تحصیلي دارند.
-
سلامت روانی بيشتر
کودکان با هوش هیجانی بالا کمتر دچار مشکلات سلامت روان مثل افسردگی و اضطراب میشوند و در نتيجه توانایی بهتری هم در مواجهه با اتفاقات و ناملایمات زندگی دارند.
بايد اضافه كنم كه ميشود از طریق آموزش مهارتهای اجتماعی و عاطفی، دادن فرصتهای مناسب برای بیان و مدیریت احساسات و فراهم کردن یک محیط حمایتی و همدلانه، هوش هیجانی در کودکان را تقويت كرد. تا اینجا به این سوال پاسخ دادیم که “هوش هيجاني در كودكان چیست؟” حالا میخواهیم به علائم هوش هیجانی در کودکان بپردازیم.
علائم هوش هيجاني در كودكان
علائم هوش هیجانی در کودکان كاملاً در رفتارها و واکنشهای آنها مشهود است. بعضي از اين علائم اينها هستند:
-
خودآگاهی
کودکان با هوش هیجانی بالا توانايي اين را دارند كه احساسات خود را شناسایی كنند و برايش نام بگذارند. يعني آنها ميتوانند بفهمند كه چه وقت عصبانی، ناراحت یا خوشحال هستند و میتوانند این احساسات را به درستی بیان کنند. مثلاً ممكن است به راحتي بتواند بگويد:” ناراحتم چون با دوستام ديگه دوست نيستم”.
اين نشانه به شدت بر روابط اجتماعي و سلامت روان كودك هم تاثيرگذار است. آنها حتي ميتوانند احساسات و واکنشهای خود را كنترل كنند. حتي در موقعیتهای پراسترس ميتوانند آرامش داشته باشند و به جای واکنشهای تند، تصمیمات بهتري بگیرند.
-
درک دیگران
از علائم ديگر اين است كه کودکان با هوش هیجانی بالا ميتوانند مسائل را از نقطه نظر دیگران ببينند. میتوانند دیدگاه دیگران را درک کنند، احساس همدلی با آدمها دارند، درگیریها را مسالمتآمیز مدیریت و کمتر قضاوت میکنند.
نشانه ديگر، نوع رفتار آنها با آدمهاست. آنها بسيار دلگرمکننده و حامي با دیگران رفتار میکنند. آنها برای کمک به دیگران پیشقدم میشوند. کودکان با هوش هیجانی بالا مراقب دیگران هستند، چه با کمک کردن در انجام کارهای خانه و چه از طريق دوست شدن با شاگرد جدید کلاسشان!
-
انگیزه درونی قوی
کودکان با هوش هیجانی بالا معمولاً دارای انگیزه درونی قوی هستند و از آنجايي كه خيلي روبرو شدن با يك چالش و مشكل آنها را نميترساند، اغلب با پشتکار هستند و تمایل به یادگیری بیشتری هم دارند. آنها میتوانند نیازها و احساسات دیگران را تشخیص دهند و به آنها با محبت و توجه پاسخ دهند.
-
مهارت اجتماعی بالا
کودکان با هوش هیجانی بالا معمولاً دارای مهارتهای اجتماعی قوی هستند. آنها میتوانند با دیگران به خوبی ارتباط برقرار کنند، در گروهها همکاری کنند و در مواجهه با تعارضات به طور مؤثری عمل کنند.
-
ابراز عقیده
برای گفتن جواب «نه» مشکلی ندارند. کودکان با هوش هیجانی بالا توانایی اين را دارند كه مرزهای شخصی تعيين كنند. مثلا اگر نخواهند با شما در ارتباط باشند، خيلي قاطع و البته مهربان احساس خود را ابراز ميکنند.
-
سپاسگزاری و قدردانی
اين كودكان اغلب قدردانتر از باقي كودكان هستند. این کودکان به خاطر داشتههایشان سپاسگزارتر هستند و روي بعد منفي اتفاقات تمركز نميكنند. اگر كودكي زياد از كلمه متشكرم استفاده ميكند، اين فقط از روي ادب نيست. بلکه آنها واقعاً میدانند برای چه چیزی و چرا قدردان هستند. همه اين نشانهها خبر از هوش هيجاني بالا در كودكان ميدهد و در نتيجه به رشد روابط اجتماعي و موفقيت فردي آنها كمك زيادي خواهد كرد.
سركوب هوش هيجاني در كودكان
همانطور كه تا به اينجا متوجه شديم، خوآگاهي و درك احساسات بخش مهمي از هوش هيجاني محسوب ميشوند، پس بايد بدانيم كه با اهميت به اين احساسات است كه انسان ميتواند به تكامل و رشد دست پيدا كند. در واقع در نظريه ” احساسات گسسته” گفته ميشود كه هر كدام از احساسات ما براي خدمت و كمك به ما وجود دارند و البته احساسات نشانهاي هستند تا ما بفهميم كجاي راه هستيم. مثلا خشم حسي طبيعيست كه به لحاظ فيزيولوژيكي باعث بقا و زنده ماندن ما ميشود. چگونه؟ با رساندن خون بيشتر به اندامها، انرژي ما را بيشتر ميكند تا در صورت در خطر بودن، از خود محافظت كنيم.
پس به همين دليل، احساسات ما ارزشمند و مهم هستند! احساسات در كودكان هم به همين شكل هستند. وقتي بتوانيم احساسات خود را به عنوان بخشي از هوش هيجاني درك كنيم. حالا ميتوانيم هوش هيجاني در كودكان و احساسات آنها را درست هدايت كنيم.
اگر هيجانات و هوش هيجاني كودكان را سركوب كنيم، به صورت جدي به آنها و آيندهشان آسيب خواهيم زد. باید بدانیم كه سرکوب هوش هیجانی در کودکان میتواند تأثیرات منفی زيادي بر رشد روانی، اجتماعی و هیجانی آنها داشته باشد. در ادامه بعضي از راههای سرکوب هوش هیجانی کودکان و پیامدهاي آنها را خواهم گفت.
روشهای سرکوب هوش هیجانی کودکان
- نادیده گرفتن احساسات کودك: والدینی که احساسات کودک را نادیده میگیرند یا به آنها اهمیت نمیدهند، در واقع به کودک ياد ميدهند که احساساتش بیارزش است. این رفتار میتواند باعث کاهش خودآگاهی و خودارزشمندی کودک شود.
- تنبیه برای ابراز احساسات: تنبیه كردن کودک برای ابراز احساسات منفی مثل گریه، عصبانیت یا ترس، میتواند باعث اين شود کودک ديگر احساساتش را بيان نكند و باعث شود او احساساتش را سرکوب کند.
- تحقیر و انتقاد مداوم: انتقاد و تحقیر مدام کودک به خاطر احساسات یا رفتارهایش میتواند باعث کاهش اعتماد به نفس و خودمدیریتی کودک شود و احساسات منفی را تشدید کند.
- بیتوجهی به نیازهای هیجانی: بيتوجهی به نیازهای هیجانی کودک و عدم حمایت عاطفی، میتواند باعث شود کودک احساس کند نیازهایش نادیده گرفته میشوند و در نتیجه، دچار اضطراب و تنش شود.
پیامدهای سرکوب هوش هیجانی
- كاهش اعتماد به نفس: کودکی که احساساتش نادیده گرفته یا تنبیه میشود، ممکن است دچار کاهش اعتماد به نفس و خودارزشمندی شود.
- افزایش مشکلات روانی: سرکوب احساسات میتواند منجر به بروز مشکلات روانی مانند اضطراب، افسردگی و اختلالات رفتاری شود.
- ضعف در مهارتهای اجتماعی: کودکانی که نتوانستهاند هوش هیجانی خود را پرورش دهند، ممکن است در برقرار كردن روابط مثبت و سالم با دیگران دچار مشکل شوند و مهارتهای اجتماعی ضعیفتري داشته باشند.
- مشکلات تحصیلی و شغلی: کاهش هوش هیجانی میتواند منجر به مشکلات تحصیلی و شغلی شود، چون کودکان نمیتوانند به درستی با استرسها و چالشها مواجه شوند و تصمیمات منطقی بگیرند.
راههای جلوگیری از سرکوب هوش هیجاني اين است كه والدین باید احساسات کودک را بپذیرند و به آنها احترام بگذارند، حتی اگر این احساسات منفی یا ناراحتکننده باشند. والدین باید کودکان را تشویق کنند که احساسات خود را به درستی و به شکل سالم بیان کنند. آنها باید حمایت عاطفی و محبت لازم را به کودک داشته باشند و به او نشان بدهند که همیشه در کنار او هستند. والدین میتوانند به کودکان مهارتهای مدیریت احساسات مثل تنفس عمیق، مدیتیشن و تکنیکهای آرامسازی را آموزش دهند.
در نهايت بايد بدانيم توجه به هوش هیجانی و جلوگیری از سرکوب آن، میتواند به رشد سالم و متعادل کودکان کمک کند و آنها را برای مواجهه با چالشهای زندگی آمادهتر کند. در نتيجه با داشتن كودكان سالمتر جامعهاي سالمتر خواهيم داشت.
والدين و هوش هيجاني كودكان
نميشود نقش والدين را در تربیت كودك ناديده گرفت. چرا كه رابطه والدین و کودکان یکی از مهمترین و تأثیرگذارترین روابط انسانیست که میتواند بر رشد روانی، اجتماعی و هیجانی کودك تأثیر بگذارد. ميخواهم بعضي از جنبههای مهم این رابطه و نقش والدین در پرورش هوش هیجانی کودکان را مطرح كنم.
-
مدلسازی رفتارهای مثبت
والدین باید به عنوان الگوهای رفتاری مثبت عمل کنند. کودکان با مشاهده و تقلید رفتارهای والدین خود، یاد میگیرند چطور با احساسات و موقعیتهای مختلف برخورد کنند.
-
گفتوگو درباره احساسات
والدین باید فضایی ایجاد کنند که کودکان احساسات خود را به راحتی بیان کنند. این گفتوگوها میتوانند به کودکان کمک کنند تا احساسات خود را شناسایی و درک کنند.
-
تقویت همدلي
والدین باید به کودکان بیاموزند که احساسات و نیازهای دیگران را درک کنند. این کار را ميتوان از طریق داستانها، بازیهای نقشآفرینی و مثالهای واقعی از زندگی روزمره انجام داد.
-
تشویق به خودمدیریتی
والدین میتوانند به کودکان بیاموزند که چگونه احساسات خود را کنترل کنند و در مواجهه با موقعیتهای استرسزا آرامش خود را حفظ کنند. همانطور كه بالاتر اشاره كرديم، ميشود با آموزش تکنیکهای آرامسازی تنفس عمیق يا مدیتیشن اين كار انجام شود. البته لازم است كه حتماً روش اصولي آن مورد استفاده قرار گيرد.
-
پاداش مناسب
تشویق و پاداش برای رفتارهای مثبت و تلاشهای کودکان، میتواند انگیزه آنها را برای پیشرفت تقویت کند.
-
تشویق به حل مسئله
والدین باید به کودکان کمک کنند تا مهارتهای حل مسأله را یاد بگيرند. این کار میتواند از طریق صحبت كردن درباره مشکلات و بررسی راهحلهایي كه براي آن مشكل وجود دارد، انجام شود.
رابطه مثبت و حمایتکننده والدین به کودکان احساس امنیت و اعتماد میدهد و همين باعث رشد هوش هیجانی در كودك ميشود. والدینی که مهارتهای اجتماعی و ارتباطی قوی دارند، میتوانند این مهارتها را به کودکان خود انتقال دهند، که این امر میتواند به بهبود روابط اجتماعی کودکان کمک کند. همينطور والدین با تشویق و حمایت مناسب، میتوانند اعتماد به نفس کودکان را تقویت کنند.
چند نكته کلیدی برای والدین:
- یادگیری هوش هیجانی نیاز به زمان دارد و والدین باید در این مسیر صبور باشند.
- والدین باید احساسات کودک را بپذیرند و به او کمک کنند که این احساسات را به درستی مدیریت کند.
- والدین باید به صحبتها و احساسات کودکان گوش دهند و به آنها نشان دهند که ارزشمند و شنیدنی هستند.
در نهايت رابطه مثبت و حمایتکننده والدین و کودکان، نه تنها به توسعه هوش هیجانی کودکان کمک میکند، بلکه به بهبود کیفیت زندگی و روابط آنها در آینده هم کمک خواهد كرد.
پرورش هوش هيجاني در كودكان
تا به اينجا به اين درك رسيديم كه پرورش هوش هیجانی در کودکان اهمیت بسياري دارد و میتواند تأثیر مثبتی بر زندگی آنها در آینده داشته باشد. در زیر به راههای علمی برای تقویت هوش هیجانی کودکان اشاره میكنم:
-
آموزش خودآگاهی:
- برچسبگذاری احساسات: کمک به کودکان برای شناسایی و نامگذاری احساسات خود. مثلاً، “به نظر میرسه عصبانی هستی، درسته ؟”
- نوشتن روزنگار هيجاني: تشویق کودک به نوشتن احساسات و افکار روزانه خودش.
-
توسعه خودمدیریتی:
- آموزش تکنیکهای آرامسازی: مثل تنفس عمیق، مدیتیشن یا تمرینات یوگا.
- مدلسازی رفتارها: والدین و مربیان میتوانند با نشان دادن رفتارهای مثبت در موقعیتهای استرسزا، به کودکان یاد بدهند چطور با احساسات خود برخورد کنند.
-
تقویت انگیزش:
-
آموزش همدلی:
-
توسعه مهارتهای اجتماعی:
- آموزش مهارتهای ارتباطی: تمرینهای فعال گوش دادن، گفتوگوهای منظم خانوادگی و تشویق به بیان نظرات و احساسات.
- بازیهای گروهی و تعاملی: شرکت در فعالیتهای گروهی که نیاز به همکاری و هماهنگی دارند.
-
حل تعارضات:
-
- آموزش مهارتهای حل مسئله: تشویق کودکان به شناسایی مشکلات، بررسی گزینههای مختلف و انتخاب بهترین راهحل.
- تمرینهای بازیگری موقعیت: نقشآفرینی در مواجهه با موقعیتهای داري تعارض و بحث درباره راههای مختلف حل آنها.
این راهکارها با توجه به سن و تواناییهای کودک، میتوانند تغيير كنند تا بهترین نتيجه به دست بياید. نقش والدین و مربیان در این فرآیند خيلي حیاتیست و میتواند تأثیر مهمي در پرورش هوش هیجانی کودک داشته باشد.
در نهایت…
در اين مقاله سعي شد هر آنچه كه براي هوش هيجاني كودك نياز است بدانيم، بگوییم “هوش هيجاني در كودكان چیست؟”. از آنجايي كه والدين نقش مهمي بر كودك و زندگي او دارند، داشتن والدين آگاه و با هوش هيجاني بالا و سالم ميتواند روي كودك تأثيرگذار باشد. پس اجازه دهيد تا روي صحبتم با شمايي باشد كه والدين هستيد. اگر نتوانيد هوش هيجانات خودتان را بالا ببريد و به تعادل برسانيد اولين ضربه را شما به فرزندان خود خواهيد زد.
پس لطفا در اين زمينه آموزش ببينيد. چرا كه آموزش است كه ميتواند زندگي ما را به سمت بهبود و توسعه ببرد. حتي اگر هنوز نقش والد نداريد و اگر برنامهاي براي آن در آينده داريد شما هم اين موضوع را جدي بگيريد و از همين حالا روي هوش هيجاني خودتان سرمايهگذاري كنيد تا بتوانيد فرزندي داري هوش هيجاني بالا تربيت كنيد. شما می توانید برای افزایش هوش هیجانی در خود، به سراغ دوره آموزش هوش هیجانی مریم مبارکی بروید. ما در نهايت دوست داريم با تربيت كودكاني سالم با هوش هيجاني بالا آيندهاي درخشانتر داشته باشيم و فردايي بهتر را براي خودمان رقم بزنيم.